کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سجل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سجل
فرهنگ فارسی معین
(س جِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - دفتر احکام . 2 - حکم و فتوای قاضی .3 - در فارسی به معنای شناسنامه .
-
واژههای مشابه
-
سجل کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - تأیید کردن ، تصدیق کردن . 2 - ثبت کردن .
-
جستوجو در متن
-
سجال
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ ع . ] (اِ.) جِ سَجْل ؛ دلو بزرگ .
-
مسجل
فرهنگ فارسی معین
(مُ سَ جَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - سجل کرده شده . 2 - ثابت شده . 3 - قطعی .