کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سبک پی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سبک داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . تَ) (مص م .) 1 - خوار شمردن . 2 - (مص ل .) مسامحه کردن .
-
سبک عنان
فرهنگ فارسی معین
( ~ . عِ) [ فا - ع . ] (ص مر.) تندرو.
-
سبک خیز
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص فا.) تیز و تند.
-
سبک دست
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) (ص مر.)1 - ماهر. 2 - تر - دست . 3 - خوش یُمن .
-
سبک روح
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فا - ع . ] (ص مر.) 1 - خوشحال ، خندان . 2 - بی تکلف ، بی تکبر. 3 - چست ، چالاک . (?(سبکسار ( ~ .) (ص مر.) 1 - خوار، فرومایه . 2 - بی وقار. 3 - بی خرد.
-
سبک سایه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . یَ یا یِ) (ص مر.) کنایه از: زودگذر.
-
سبک سنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~ . سَ) (ص مر.) 1 - بی وقار. 2 - بی قیمت .
-
سبک شناسی
فرهنگ فارسی معین
(سَ. ش ) [ ع - فا. ] (اِمر.) جنبه ای از ادبیات که به بررسی و مطالعه در سبک شاعر و یا نویسنده ای معین یا آثار ادبی یک دورة تاریخی می پردازد.
-
سبک کار
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص فا.) چالاک .
-
سبک لقا
فرهنگ فارسی معین
( ~ . لِ) [ فا - ع . ] (ص مر.)گشاده - رو، بشاش .
-
سبک مغز
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مَ) (ص مر.) سبکسر، سفیه ، سبک عقل ، کم خرد.
-
سبک سنگین کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . سَ. کَ دَ) (مص مر.) (عا.) سنجیدن ، تأمل کردن .
-
عنان سبک کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . سَ بُ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) تند راندن .