کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سامان بخشی بیمار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آشفته سامان
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مر.)1 - تهیدست ، فقیر. 2 - شوریده ، مجذوب .
-
بی سامان
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) 1 - بی نظم و ترتیب . 2 - فقیر، درویش .
-
سامان شدن
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ) (مص ل .) درست شدن کار.
-
سر و سامان
فرهنگ فارسی معین
(سَ رُ) (اِمر.) 1 - آراستگی ، نظم و ترتیب . 2 - اسباب و لوازم زندگی .