کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساق بر ساق مالیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وسمه بستن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) مالیدن وسمه بر ابرو.
-
چرسدان
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) رومال و روپاکی باشد که قلندران چهار گوشة آن را به هم بندند و بر دوش یا ساق اندازند و آن چه از گدایی به هم رسد در آن نهند.
-
گل اندود کردن
فرهنگ فارسی معین
(گِ. اَ. کَ دَ) (مص م .) مالیدن گل بر بام و غیره .
-
فرچه
فرهنگ فارسی معین
(فِ چ ) (اِ.) = فرشه : وسیله ای ساخته شده از یک دسته الیاف طبیعی یا مصنوعی که بر روی دسته ای کوچک و عمودی بسته شده برای مالیدن چیزی بر یک سطح یا غیر آن مثل : قلم مو، فرچة ریش تراشی ، فرچه برای واکس زدن .
-
محرق
فرهنگ فارسی معین
(مُ حَ رِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - نیک سوزاننده به آتش . 2 - آن چه موجب تشنگی گردد. 3 - دوایی را گویند که پس از مالیدن بر روی پوست بدن ایجاد سوزش و تحریک شدید کند، مانند: فرفیون ، خردل و غیره .