کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سازنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چالانچی
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (ص نسب .) سازنده ، نوازنده ، ساززن .
-
سازندگی
فرهنگ فارسی معین
(زَ دِ) (حامص .) ساختن ، سازنده بودن .
-
زرگر
فرهنگ فارسی معین
(زَ گَ) سازندة زیورآلات طلایی .
-
سوهان آجین
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص فا.) استاد سازندة سوهان .
-
سیاهی ده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص فا.) خجل سازنده .
-
پلاس باف
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (ص فا.) سازنده و کنندة پلاس .
-
ترکش گر
فرهنگ فارسی معین
(تَ کِ. گَ) (ص فا.) سازندة ترکش .
-
زراد
فرهنگ فارسی معین
(ز رّ) [ معر. ] (ص .) سازندة زِره .
-
منذر
فرهنگ فارسی معین
(مُ ذِ) [ ع . ] (اِفا.) آگاه سازنده ، ترساننده .
-
کمرساز
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) 1 - تنگ اسب . 2 - سازندة کمربند.
-
گریبانگیر
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص فا.) مبتلا سازنده ، دامن - گیر.
-
مبهج
فرهنگ فارسی معین
(مُ هِ) (اِفا.) شاد سازنده ، مسرور کننده .
-
آهنگساز
فرهنگ فارسی معین
(هَ)(اِ. ص .) سازنده آهنگ ، موسیقی - دانی که آهنگ بساز د.
-
ادب ساز
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص فا.)ادب سازنده ، تربیت کننده .
-
جاعل
فرهنگ فارسی معین
(عِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - گرداننده ، سازنده . 2 - جعل کننده .