کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سازمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سازمان
فرهنگ فارسی معین
(زْ) (اِمر.)1 - مجموعة شعب و کارمندان یک اداره یا مؤسسه ، تشکیلات . 2 - مجموعة هدف مندی که پیرو یک نظام است . 3 - ساختار.
-
واژههای مشابه
-
سازمان ملل متحد
فرهنگ فارسی معین
(نِ مِ لَ لِ مُ تَّ حِ) (اِمر.) سازمانی بین المللی که بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم برقرار شد و جانشین جامعة ملل گردید. ساختمان عمارت سازمان ملل در سال 1952 به اتمام رسید و اولین مجمع عمومی آن در نیویورک در سپتامبر 1952 تشکیل جلسه داد. منشور سازمان مل...
-
جستوجو در متن
-
بازخرید
فرهنگ فارسی معین
(خَ)(مص مر.) مزایای قانونی ای که یک کارگر یا کارمند پس از مدتی خدمت در یک سازمان یا شرکت دریافت می کند و از ادامة کار در آن سازمان دست می کشد.
-
موساد
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (اِ.) سازمان جاسوسی اسراییل .
-
مافیا
فرهنگ فارسی معین
[ ایتا. ] (اِ.) هر سازمان تروریستی مخفی .
-
تشکیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) شکل دادن به چیزی ، سازمان دادن .
-
اس اس
فرهنگ فارسی معین
(اِ. اِ)(اِ.) (آلما.) مخفف شوتز اشتانل ، عنوان سازمان مخوف هیتلری . پس از پایان جنگ جهانی دوم دادگاه نورنبرگ این سازمان را سازمانی جنایت کار خواند.
-
بوروکراسی
فرهنگ فارسی معین
(رُ کْ) [ فر. ] ( اِ.) دیوانسالاری ؛ حکومت سازمان های اداری بر جامعه .
-
تشکیلات
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (اِ.) جِ تشکیل . سازمان های مختلف ، ادارات و مؤسسات .
-
یونسکو
فرهنگ فارسی معین
(نِ کُ) [ انگ . ]Unesco (اِ.) سازمان علمی ، فرهنگی و تربیتی .
-
اساس نامه
فرهنگ فارسی معین
(اَ. مِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) قانونی که برای ادارة یک انجمن یا مجلس یا سازمان اجتماعی و سیاسی تنظیم شده باشد.
-
اوپک
فرهنگ فارسی معین
(اُ پِ) [ انگ . O.P.E.C ] (اِ.)سازمان کشورهای صادرکنندة نفت با هدف ایجاد هماهنگی در سیاست نفتی .
-
بخشنامه
فرهنگ فارسی معین
(بَ مِ) (اِمر.) حکم یا دستوری که از طرف مسؤلین سازمان برای اطلاع تمام کارکنان یک مؤسسه ابلاغ شود.