کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساخته شده از علف وگیاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ساخته آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ دَ) (مص ل .) آماده شدن .
-
ساخته کاچار
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) با اسباب و وسایل .
-
جستوجو در متن
-
بیخو
فرهنگ فارسی معین
(خُ یا خَ) (ص مر.) زمینی که از علف و گیاهان هرزه پاک شده باشد.
-
ورغ
فرهنگ فارسی معین
(وَ رْ) (اِ.) سد مانندی ساخته شده از چوب و علف و گِل .
-
آخورسنگین
فرهنگ فارسی معین
( ~. سَ) (اِمر.) 1 - آخوری که در آن کاه و علف نباشد. 2 - سنگاب ، آبشخور ساخته شده از سنگ برای چهارپایان اهلی .
-
علف چر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . چَ) [ ع - فا. ] 1 - (ص فا.) علف - خوار. 2 - (اِ.) مقداری علف که جهت دسته ای از ستور صرف شود. 3 - مرتع .
-
چپر
فرهنگ فارسی معین
(چَ پَ) (اِ.) 1 - دیواری ساخته شده از چوب و علف و شاخه های درخت ، پرچین . 2 - گروهی از مردم یا جانوران که دایره وار گرد هم آمده و حلقه زده باشند.
-
کاره
فرهنگ فارسی معین
(رِ) (اِ.) پشتواره ، بستة کوچک از هیزم و علف .
-
سیبه
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ مغ . ] (اِ.) دیواری از چوب و علف دور قلعه و شهر.
-
کوخ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) خانه ای که از علف و نی و چوب ساخته شود.
-
کاه
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) علف خشک . ؛ از ~ کوه ساختن کنایه از: چیزی را بیش از حد بزرگ یا مهم جلوه دادن .
-
الرد
فرهنگ فارسی معین
(اَ رَ) (اِ.) جوالی بزرگ که از ریسمان به شکل تور سازند و بدان کاه و علف و غیره را حمل کنند.
-
چل
فرهنگ فارسی معین
(چَ) (اِ.) سدی از چوب و علف و گل و خاک و سنگ که در پیش رودخانه بندند.
-
نسر
فرهنگ فارسی معین
(نَ سَ) (اِ.) 1 - خانة پشت به آفتاب ، قسمت جنوبی حیاط . 2 - خانه مانندی که در سایة کوه از چوب و علف سازند.