کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مضمون ساختن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - مضمون بستن . 2 - مطلبی کنایه دار یا مسخره آمیز برای کسی .
-
بر باد ساختن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص م .) خراب کردن .
-
جستوجو در متن
-
گسیل
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (اِ.) روانه ساختن .
-
بسته داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ)(مص م .) مقید ساختن .
-
تطبیق
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) برابر ساختن دو چیز با یکدیگر.
-
خیسانیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) تر کردن ، مرطوب ساختن .
-
سازندگی
فرهنگ فارسی معین
(زَ دِ) (حامص .) ساختن ، سازنده بودن .
-
اخبار
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] (مص م .)خبر دادن ، آگاه ساختن .
-
ایضاح
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (مص م .) روشن ساختن ، واضح کردن .
-
انجاس
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) نجس کردن ، پلید ساختن .
-
بداهه نوازی
فرهنگ فارسی معین
( ~. نَ) (حامص .) ساختن آنی و فوری قطعات موسیقی .
-
بساز کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ)(مص ل .) نیک ساختن .
-
بازسازی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) دوباره ساختن آن چه از بین رفته یا خراب شده است و یا مطلوب و مناسب نیست .
-
پلاساندن
فرهنگ فارسی معین
(پَ دَ) (مص م .) پژمرده ساختن برگ و مانند آن .
-
پخسانیدن
فرهنگ فارسی معین
(پَ دَ) (مص م .) رنجاندن ، آزرده ساختن .