کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سابق بر این پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سابق الذکر
فرهنگ فارسی معین
(بِ قُ لْ ذِ) [ ع . ] (ص مر.)پیش - گفته ، مذکور.
-
جستوجو در متن
-
بعلاوه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (ق .) افزون بر این ، از این گذشته .
-
دیگر
فرهنگ فارسی معین
(گَ) 1 - (ق .) علاوه بر این ، باز. 2 - (ص .) شخص یا چیزی علاوه بر شخص و چیزی که پیشتر بیان کرده اند، غیر.
-
آبانگاه
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) 1 - نام روز دهم از ماه فروردین . گویند اگر در این روز باران ببارد آبانگاه مردان است و مردان به آب درآیند و اگر نبارد آبانگاه زنان باشد و ایشان به آب درآیند و این عمل را بر خود شگون و مبارک دانند. 2 - نام ایزد موکل بر آب .
-
مردگیران
فرهنگ فارسی معین
(مَ) (اِمر.) جشنی بود در ایران باستان که در پنج روز آخر اسنفدارماه بر پا می شد. در این پنچ روز زنان بر مردان مسلط بودند و هر آرزویی که می کردند تحقق می یافت ؛ از این رو آن را مردگیران گفتند.
-
گل خواندن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . خا دَ) (مص ل .) در اصطلاح قماربازان همة نقد خود را یکباره بر داو نهادن ، در این موقع کلمة «گل » را بر زبان رانند.
-
بلا
فرهنگ فارسی معین
(بِ) [ ع . ] (پیش .) بی ، بدون : این کلمه بر سر اسماء و مصادر عربی درآید مانند: بلاتردید، بلاتشبیه .
-
هری
فرهنگ فارسی معین
(هِ رُِ) 1 - (ق .) (عا.) چون خواهند کسی را به خواری بیرون کنند، این لفظ را بر زبان رانند. 2 - (اِصت .) آواز خنده .
-
سنتو
فرهنگ فارسی معین
(س نْ تُ) [ انگ . ] (اِ.) سازمان پیمان مرکزی . اعضای این پیمان - ایران ، انگلستان ، پاکستان و ترکیه - بوده اند که در 21 اوت 1959 جانشین پیمان بغداد شد. امریکا بر این پیمان نظارت داشت ، در مانورهای آن شرکت می کرد و به اعضای آن کمک نظامی می داد. ا...
-
فلاشری
فرهنگ فارسی معین
(فِ ش ) [ فر. ] (اِ.) مرضی مهلک مخصوص کرم ابریشم که معمولاً در آخرین مرحلة زندگی این کرم پیدا می شود. بر اثر این مرض کرم های ابریشم دراز اندام و بی حرکت شده بوی عفنی می دهند و پس از مردن سیاه می شوند. به همین جهت این مرض را سیاه میر نیز می گویند.
-
آستیگماتیسم
فرهنگ فارسی معین
(سْ) [ فر. ] (اِ.) عارضه ای که بر چشم رسد و به سبب آن ، نمی توان اندام جسمی را به طور واضح و آشکارا دید. این عیب به علت نامنظم بودن قرنیه (که کروی نباشد) و یا جلیدیه (که نامنظم باشد) ایجاد می شود. در این صورت در آن واحد ممکن نیست که تصویر قسمت های مخ...
-
آرامی
فرهنگ فارسی معین
(ص نسب .) قومی از قبایل سامی نژاد که نسبشان به «آرام » (اِرَم ) پسر سام بن نوح می رسد. این قوم در قرن دوازده ق .م . به سرزمین های سوریه و شمال بین النهرین حمله بردند و بر دمشق و حلب دست یافتند. زبان منسوب به این قوم را زبان آرامی گویند.
-
شاه بلوط
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (اِمر.) درختی است بزرگ و زیبا و دارای برگ های بیضوی جزو دستة بلوط ها از ردة دولپه ای های بی گلبرگ . گل های نر و مادة این گیاه بر روی یک درخت قرار دارند. قسمت مورد استفادة این درخت پوست و چوب و برگ و میوة آن است .
-
ظهار
فرهنگ فارسی معین
(ض ِ) [ ع . ] (مص ل .) با زن خود صیغة بیزاری ذیل را گفتن : «انت علی کظهرامی » یعنی چنان که مادر بر من حرام است تو نیز از این پس چنانی . در این حال زن بدو حرام می شود و تا کفاره ندهند حلال نگردند.