کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیرزمینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سرب
فرهنگ فارسی معین
(سَ رَ) [ ع . ] (اِ.) راه زیرزمینی .
-
ریزوم
فرهنگ فارسی معین
(زُ) [ فر. ] (اِ.) ساقة زیرزمینی بعضی از گیاهان .
-
قنات
فرهنگ فارسی معین
(قَ) [ ع . قناة ] (اِ.) کاریز، مجرای آب زیرزمینی .
-
سیب زمینی
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِمر.) گیاهی است بوته مانند با برگ های بریده ، دارای ساقه های زیرزمینی خوراکی که مانند غلات دارای ارزش غذایی فراوان است .
-
مترو
فرهنگ فارسی معین
(مِ رُ) [ فر. ] (اِ.) راه آهنی که معمولاً زیرزمینی است و به عنوان یک وسیلة نقلیة عمومی در شهرهای بزرگ استفاده می شود.
-
سرخس
فرهنگ فارسی معین
(سَ رَ) (اِ.) گیاهی است از ردة نهان - زادان آوندی که سردستة گروهی از آن ها به نام گروه سرخس ها می باشد. این گیاه دارای ساقه های زیرزمینی است که از فواصل مختلف آن برگ های هوایی خارج می شوند.
-
سمج
فرهنگ فارسی معین
(سُ مْ) (اِ.) = سمچ : 1 - نقب ، راه زیر - زمینی . 2 - سرداب . 3 - زندان زیرزمینی . 4 - آغل گوسفندان در زیرزمین یا در کوه .
-
سنب
فرهنگ فارسی معین
(سُ) (اِفا.) در ترکیب به معنی «سنبنده » (سوراخ کننده ) آید. 1 - (اِ.) سم چارپایان . 2 - خانة زیرزمینی جهت درویشان . 3 - آغل گوسفندان ، سمج .
-
زنبق
فرهنگ فارسی معین
(زَ بَ) (اِ.) گیاهی است پایا از راستة تک لپه ای ها جزو گروهی که جام و کاسة رنگین دارند و سردستة زنبقی ها می باشند. این گیاه دارای ساقة زیرزمینی نشاسته دار و گل های رنگین معطر است .
-
مرغ
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ معر. ] (اِ.) 1 - گیاهی است از تیرة گندمیان که علفی و پایا است و دارای ساقة زیرزمینی افقی و گره داری است که از محل هر گره ریشه های کوچک خارج می شود. سرعت انتشار این گیاه بسیار زیاد است . این گیاه برگ های دراز نوک تیز و غلاف دار به رنگ سبز یا غب...
-
شترگلو
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گَ) 1 - (ص مر.) آن چه که مانند گلوی شتر منحنی باشد. 2 - (اِمر.) راه آب زیرزمینی که با لوله یا تنبوشه های بزرگ در زیر نهر یا رودخانه به وسیلة دو چاه تعبیه کنند تا آب از یک سمت فرورود و از سمت دیگر بالا آید. چاه آب گیر را «نر» و چاه آب ده را «لاس...
-
مارچوبه
فرهنگ فارسی معین
(بِ یا بَ) (اِمر.) گیاهی است از تیرة سوسنی ها و از دستة مارچوبه ها که علفی و بالارونده و پایا و زیباست . گل هایش به رنگ سبز مایل به زرد است . میوه اش قرمز و محتوی دانه های متعدد است . ساقه های مارچوبه از سبزی های خوراکی لذید و مطلوب است . از ساقة زیر...
-
سیر
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) گیاهی است از تیرة سوسنی ها، علفی و پیازدار که شامل برگ های باریک دراز است . قسمت مورد استفادة آن همان قسمت غده های زیرزمینی وی است . برای سیر در تداوی اثر ضدعفونی کننده و اشتهاآور و ضد کرم و کم کنندة فشار خون ذکر شده است . به علت وجو...