کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زُهره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بیدخت
فرهنگ فارسی معین
(بِ دُ) (اِمر.) سیاره زهره ، ناهید.
-
ازهار
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] ( اِ.) جِ زهر و زهرة ؛ شکوفه ها، گل ها.
-
سعدین
فرهنگ فارسی معین
(سَ دَ) [ ع . ] (اِ.) دو سیارة سعد: زهره و مشتری .
-
ناهید
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - سیارة زهره . 2 - دختر نار پستان .
-
هلل
فرهنگ فارسی معین
(هُ لُ) (اِ.) عصارة فیل زهره را گویند که به نام های حضض و حضیض نیز خوانده می شود.
-
ونوس
فرهنگ فارسی معین
(وِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - زهره ، ناهید. 2 - رب النوع عشق در نزد یونانی ها.
-
کاروانکش
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (اِ.)1 - ستارة شعری ، شباهنگ . 2 - زهره .
-
شش بانو
فرهنگ فارسی معین
(ش ) (اِمر.) (کن .) شش سیاره : زحل ، مشتری ، مریخ ، زهره ، عطارد و قمر (در نظر قدما).
-
احتراق
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - سوختن ، آتش گرفتن . 2 - محو شدن یکی از پنج سیارة «زحل ، مشتری ، مریخ ، زهره ، عطارد» در زیر شعاع خورشید، یا مقارنة خورشید با یکی از آن ها.
-
بومادران
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (اِمر.) گیاهی از تیرة مرکبان دارای ساقه های بلند و برگ های بسیار بریده و گل های خوشه ای مرکب . ارتفاعش تا 70 سانتی متر می رسد. رنگ گل هایش سفید یا صورتی و گلبرگ هایش ریز و خوشبوست ، علف هزار برگ ، زهرة القندیل .
-
هفت رنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~. رَ) 1 - (اِمر.) از قدیم هفت رنگ را از میان رنگ ها اصلی دانسته اند (سبح الوان ) و آن ها عبارتند از: الف - به قولی : سیاه ، خاکی (خاکستری )، سرخ ، زرد، سفید، کبود، زنگاری . ب - و به قولی : زرد، آبی ، نارنجی ، سرخ ، بنفش ، سبز، نیلگون . ضح - قدما...