کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زنگوله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زنگوله
فرهنگ فارسی معین
(زَ لِ یا لَ) (اِمر.) زنگ های کوچک که به گردن چهارپایان آویزند.
-
جستوجو در متن
-
زنگل
فرهنگ فارسی معین
(زَ گُ) (اِمر.) زنگوله .
-
ژنگدان
فرهنگ فارسی معین
(ژَ) (اِ.) نک زنگوله .
-
جلاجل
فرهنگ فارسی معین
(جَ جِ) [ ع . ] (اِ.) جِ جلجل . 1 - زنگوله ها. 2 - دف ، دایرة زنگوله دار. 3 - سینه بند اسب یا شتر که به آن زنگوله های کوچک بسته باشند. 4 - نام مرغی خوش آواز.
-
جلجل
فرهنگ فارسی معین
(جُ جُ) [ ع . ] (اِ.) زنگوله ، زنگ .