کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زنهار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زنهار
فرهنگ فارسی معین
(زِ) نک زینهار.
-
جستوجو در متن
-
مأمون
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) در امان ، زنهار داده شده .
-
امان
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] 1 - (اِمص .) بی ترسی ، ایمنی . 2 - (اِ.) زنهار، پناه .
-
مستأمن
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ مِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - اعتمادکننده . 2 - زنهار خواهنده .
-
تا
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (حر رب .) به معانی : 1 - اگر، مگر. 2 - همین که ، بی درنگ . 3 - عاقبت . 4 - زنهار، مبادا.
-
زینهار
فرهنگ فارسی معین
(یْ) [ په . ] = زنهار: 1 - (اِ.) پناه ، امان ، مهلت . 2 - ضمانت . 3 - امانت . 4 - شبه جمله که برای تنبیه و تحذیر گویند به معنای دور باش ، حذر کن .