کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زمخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زمخت
فرهنگ فارسی معین
(زُ مُ) (ص .) (عا.) 1 - گس ، هر چه که طعمی گس داشته باشد. 2 - درشت ، ناهنجار. 3 - بخیل .
-
جستوجو در متن
-
نرک
فرهنگ فارسی معین
(نَ رَ) (اِمصغ .) 1 - نر. 2 - زمخت و خشن .
-
قلتشن
فرهنگ فارسی معین
(قُ تَ شَ) (ص .) آدم نخراشیده و زمخت و زورگو.
-
دکل
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص .) = دگل : 1 - زمخت ، گنده . 2 - امردی که ریش او تمام برنیامده باشد و دست و پای بزرگ و گنده داشته باشد.
-
فوویسم
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) مکتب گروهی از نقاشان فرانسوی که در آثار خود دورگیری های زمخت و رنگ های تند و نامتعارف و شکل های ساده شده به کار می بردند و از سه بُعد نمایی و سایه روشن کاری پرهیز می جستند.