کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زر ناخالص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ابجد زر
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ) [ ع - فا. ] (اِمر.) شعاع آفتاب .
-
آب زر
فرهنگ فارسی معین
(بِ زَ) (اِمر.) 1 - آب طلا. 2 - شراب زعفرانی .
-
تخته زر
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ) (اِمر.) شمش زر.
-
زر ورق
فرهنگ فارسی معین
(زَ وَ رَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) کاغذ زردرنگ و نازکی که به صورت ورقة زر برای بسته - بندی و تزیین یا زرکوبی جلد کتاب سازند. ؛لای ~ بزرگ شدن در ناز و نعمت پرورش یافتن .
-
سنگ زر
فرهنگ فارسی معین
(سَ گِ زَ) (اِمر.) نک محک .
-
جستوجو در متن
-
ناسره
فرهنگ فارسی معین
(سَ رِ) (ص .) 1 - ناخالص ، معیوب . 2 - پول تقلبی ، زر ناخالص .
-
دغا
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (ص .) 1 - ناراست ، نادرست . 2 - سیم و زر ناخالص . 3 - دغل .
-
شهروا
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (ص .)1 - پولی که ارزش حقیقی آن کمتر از ارزش رسمی آن بوده . 2 - زر ناخالص .