کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زرنیخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زرنیخ
فرهنگ فارسی معین
(زَ) [ په . ] (اِ.) سولفات ارسنیک ، جسمی است معدنی مرکب از گوگرد و ارسنیک .
-
جستوجو در متن
-
حالق
فرهنگ فارسی معین
(لِ) [ ع . ] (اِفا.) ماده و دوایی که زایل کننده و سترندة موی باشد مانند زرنیخ و نوره و سفید آب و خاکستر و غیره ، حلاق .
-
نوره
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . نورة ] (اِ.) واجبی ، مخلوطی از زرنیخ و آهک که برای زدودن موهای بدن به کار می رود.
-
ارسنیک
فرهنگ فارسی معین
( اَ س ِ) [ فر. ] ( اِ.) یکی از اجسام مفرد، به رنگ فولاد و با جلای فلزی ، شمارة اتمی 33، وزن مخصوص 7/5. خود آن سمی نیست ولی اکسید آن انیدرید ارسینو - که گاهی آن را ارسنیک سفید گویند - بسیار سمی است ، زرنیخ سفید.