کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زرد برگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آفتاب زرد
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِمر.) 1 - نزدیک غروب . 2 - پایان عمر، نزدیک مرگ .
-
زرد ملیجه
فرهنگ فارسی معین
(زَ دِ مَ جِ) (اِ.) نوعی قطعة موسیقی ضربی متداول در گیلان .
-
شله زرد
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ) (اِمر.) نوعی غذای ایرانی به صورت شله ای که با برنج ، شکر، گلاب و زعفران تهیه می شود و آن را با خلال پسته و بادام و دارچین تزیین می کنند.
-
جستوجو در متن
-
اسپرک
فرهنگ فارسی معین
(اِ پَ رَ) ( اِ.) گیاهی است با برگ های باریک و دراز و گل خوشه ای زرد، در گل و برگ آن مادة زرد رنگی وجود دارد که در رنگرزی بکار می برند. اسفرک ، سپرک ، زریر نیز گویند.
-
خردل
فرهنگ فارسی معین
(خَ دَ) [ ع . ] (اِ.) گیاهی است از تیرة چلیپاییان با برگ هایی شبیه برگ ترب اما کوچکتر از آن و گل هایی به رنگ زرد. دانه های آن طعمی تند دارند که اشته اآور می باشد.
-
زعفران
فرهنگ فارسی معین
(زَ فَ) [ ع . ] (اِ.) گیاهی است پایا از تیرة زنبقی ها با برگ های دراز و سبز و گل های زرد یا سرخ خوش بو که تارهای نازک زرد رنگ در میان آن قرار دارد.
-
بابونه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) ( اِ.) گیاهی خوشبو و پُر برگ با شاخه های سبز و باریک و برگ های ریز که دارای گل های سفیدی است و میان آن ها زرد است ، در زمین های شنی و کنار آبگیرها می روید. بابونک ، بانونج ، هم گفته می شود.
-
تمر
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) درختی است با برگ های دراز و متناوب که هر برگ بیش از بیست تا سی برگچه دارد، گل هایش زرد یا سرخ رنگ است . میوه اش سرخ و ترش مزه است که در غلافی بزرگ جا دارد، برای قلب و معده مفید است .
-
پامچال
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) گیاه علفی یک ساله و زینتی از تیرة پامچالیان با گل های زرد روشن و بی بو و برگ هایی در ته ساقه .
-
خلر
فرهنگ فارسی معین
(خُ لَ) (اِ.) گیاهی است جزو دستة پیچی های دارای برگ های کوچک و گل های سفید یا آبی و یا زرد که دانة آن خوردنی است .
-
زریر
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِ.) گیاهی است دارای ساقة کوتاه و گل های زردرنگ و برگ های زرد مایل به سفید که در رنگ کردن پارچه و لباس استعمال می شود.
-
زرشک
فرهنگ فارسی معین
(زِ رِ) (اِ.) 1 - درختچه ای است با برگ های دندانه دار و گل های خوشه ای زرد رنگ که میوة آن کوچک و قرمز رنگ و بیضوی است . ر یشه و برگ و میوة آن به مصارف دارویی و خوراکی می رسد. 2 - (عا.) لفظی حاکی از خشم و اعتراض مترادف «آی زکی ».
-
سنا
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ ع . ] (اِ.) گیاهی است از تیرة پروانه واران (سبزی آساها) که دارای چند گونه است . برگ هایش متناوب و مرکب بدون برگچة انتهایی است . گل هایش زرد رنگ و میوه اش نیامک و محتوی چند دانه است . میوه و برگ مختلف سنا دوای تلخ مسهلی است که به صورت دم کرده ی...
-
سنجد
فرهنگ فارسی معین
(سِ جِ) (اِ.)درختی است کوتاه و پر - خار، برگ هایش شبیه برگ بید و گل هایش خوشه ای سفید یا زرد، میوه اش کمی بزرگتر از فندق با پوسته قرمز رنگ و نازک و آردش نسبتاً شیرین است . بل ، ضرع الکلیه ، زقوم ، پستانک ، غبیده نیز نامیده می شود.