کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زردک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زردک
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) [ په . ] (اِمصغ .) نوعی هویج .
-
جستوجو در متن
-
گزر
فرهنگ فارسی معین
(گَ زَ) (اِ.) زردک ، هویج .
-
شقاقل
فرهنگ فارسی معین
(شَ قُ) (اِ.) زردک صحرایی ؛ گیاهیست از نوع هویج .
-
ذبح
فرهنگ فارسی معین
(ذُ بَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - گزر دشتی ، زردک صحرایی . 2 - نوعی قارچ ، قسمی سماورغ . 3 - گیاهی است شیرین و آن را گلی سرخ است و شترمرغ خورد.
-
هویج
فرهنگ فارسی معین
(هَ) (اِ.) گیاه علفی دوساله از تیرة چتریان ، با ریشه راست ، ساقة بی کرک یا پوشیده از تار. برگ های متناوب و گل های کوچک سفید و مجتمع به صورت چتر. ریشة این گیاه نارنجی یا زرد است و مصرف غذایی و دارویی بالا دارد، گزر، زردک .