کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زدن (موی وغیره) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اتر زدن
فرهنگ فارسی معین
(اَ تَ. زَ دَ) (مص ل .) فال بد زدن ، آیة یأس خواندن .
-
آفتاب زدن
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ)(مص ل .) طلوع کردن آفتاب .
-
استکانی زدن
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ . زَ دَ) [ روس - فا. ] (مص ل .) میخوارگی مختصر کردن .
-
احلیل زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) (عا.) فریب دادن ، گول زدن .
-
اق زدن
فرهنگ فارسی معین
(اُ. زَ دَ) (مص ل .) = عق : حال به هم خوردن ، استفراغ .
-
بلف زدن
فرهنگ فارسی معین
(بِ لُ. زَ دَ) [ انگ - فا. ] (مص ل .) لاف زدن ، حرف تو خالی زدن ، یک دستی زدن .
-
بند زدن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. زَ دَ)(مص م .) ظرف های شکسته را پیوند زدن .
-
بانگ زدن
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) (مص ل .) فریاد زدن ، آواز بلند برآوردن .
-
بخیه زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ دَ) (مص م .) 1 - کوک زدن ، دوختن . 2 - دوختن بخش جراحی شدة بدن .
-
بر زدن
فرهنگ فارسی معین
(بُ. زَ دَ) (مص م .) برهم زدن و زیر و رو کردن ورق ها پیش از بازی .
-
بردابرد زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ دَ) (مص ل .) دور شوید دور شوید گفتن .
-
برگ زدن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. زَ دَ) (مص ل .) حقه زدن (در بازی ورق ).
-
برهم زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ دَ) (مص م .) 1 - مضطرب کردن . 2 - پریشان کردن . 3 - سرنگون کردن .
-
بست زدن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. زَ دَ) (مص ل .) 1 - پیوند زدن . 2 - (عا.) تریاک کشیدن .
-
باز زدن
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) (مص م .) کنار زدن ، عقب زدن .