کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاوية پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
زاویه
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . زاویة ] 1 - (اِ.) کنج ، گوشه . 2 - کرانه . 3 - خانه . 4 - خلوتخانه ای در خانقاه مخصوص عبادتِ زاهدان . 5 - در ریاضی شکلی که از تقاطع دو خط یا دو سطح پدید آید، گوشه باز (فره ). 6 - گونیا. 7 - جامه و پلاس و باروبنة درویشان .
-
زاویه نشین
فرهنگ فارسی معین
( ~. نِ) [ ع - فا. ] (ص فا.) گوشه گیر، منزوی .
-
جستوجو در متن
-
نیم ساز
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) خطی که زاویه را نصف کند.
-
منفرجه
فرهنگ فارسی معین
(مُ فَ رِ جِ) [ ع . منفرجة ] مؤنث منفرج ؛ زاویه ~ زاویه ای که بیشتر از 90 درجه باشد.
-
قایم الزاویه
فرهنگ فارسی معین
(یِ مُ زّ یَ) [ ع . قائم الزاویة ] (ص مر. اِمر.) شکلی که دارای زاویة قایم باشد، راست زاویه .
-
زوایا
فرهنگ فارسی معین
(زَ) [ ع . ] (اِ.) جِ زاویه ؛ گوشه ها.
-
کسکانت
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ فر. ] (اِ.) عکس مقدار سینوس یک زاویه .
-
لوزی
فرهنگ فارسی معین
(لُ) (اِ.) چهار ضلعی که چهار ضلعش برابر است و زاویه های مقابل آن دو به دو مساوی باشند.
-
گوشه دار
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) 1 - سخن همراه با طعنه و کنایه . 2 - زاویه دار.
-
کنج
فرهنگ فارسی معین
(کُ نْ) (اِ.) 1 - گوشه ، زاویه . 2 - چین و شکن و چروک .
-
کتانژانت
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ فر. ] (اِ.) نسبت ضلع مجاور زاویة حاده در مثلث قایم الزاویه به ضلع روبروی آن .
-
کسینوس
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ فر. ] (اِ.) نسبت ضلع مجاور زاویة حاده در مثلث قایم الزاویه به وتر.
-
گوش
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - عضو شنوایی . 2 - گوشه ، زاویه . ؛ ~از چیزی گرفتن آن چیز را ترک کردن ، به آن چیز بی توجهی کردن . ؛ ~ کسی بدهکار نبودن کنایه از: به حرف دیگران توجهی نکردن .
-
گونیا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) ابزاری است به شکل مثلث از جنس فلز، پلاستیک یا چوب برای رسم زاویة قائمه یا آزمودن آن .