کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زاری
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) خواری ، زبونی .
-
زاری
فرهنگ فارسی معین
(اِمص .) 1 - گریه سوزناک . 2 - بانگ و فغان .
-
واژههای همآوا
-
ضاری
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) 1 - سگ شکاری . 2 - خون روان .
-
ضاری
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِفا.) ضرررساننده ، زیاندار.
-
جستوجو در متن
-
ابتهال
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) دعا کردن ، زاری کردن . 2 - (اِمص .) زاری ، به زاری دعا کردن .
-
زاره
فرهنگ فارسی معین
(رِ) (اِ.) زاری ، ناله .
-
زاریدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) زاری کردن .
-
شیون
فرهنگ فارسی معین
(وَ) [ په . ] (اِ.) ناله و زاری .
-
نیاح
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] 1 - (مص ل .) گریه و زاری کردن ، شیون کردن بر مرگ کسی . 2 - (اِمص .) گریه و زاری ، شیون .
-
عویل
فرهنگ فارسی معین
(عَ وِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) صدا بلند کردن در گریه و زاری . 2 - (اِمص .) شیون و زاری .
-
موییدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) مص ل .) گریستن ، زاری کردن .
-
ناره
فرهنگ فارسی معین
(رَ یا رِ) (اِ.) ناله ، زاری .
-
نالش
فرهنگ فارسی معین
(ل ) (اِمص .) نالیدن ، ناله و زاری .