کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ز
فرهنگ فارسی معین
(حر.) سیزدهمین حرف از الفبای فارسی که در حساب ابجد برابر با عدد 7 می باشد.
-
واژههای همآوا
-
ذ
فرهنگ فارسی معین
(حر.) یازدهمین حرف از الفبای فارسی ، برابر با عدد 700 در حساب ابجد.
-
ض
فرهنگ فارسی معین
(حر.)هجدهمین حرف از الفبای فارسی ، برابر با عدد 800 در حساب ابجد.
-
ظ
فرهنگ فارسی معین
(حر.) بیستمین حرف از الفبای فارسی برابر با عدد 900 در حساب ابجد.
-
جستوجو در متن
-
سوزه
فرهنگ فارسی معین
(زَ یا زِ) (اِمص .) عمل سوختن .
-
گریزه
فرهنگ فارسی معین
(گُ زَ یا زِ) (اِ.) قاچاق .
-
آمرزگار
فرهنگ فارسی معین
(مُ زْ یا زِ) (ص فا.) آمرزشکار.
-
آزردگی
فرهنگ فارسی معین
(زَ یا زُ دِ)(حامص .)رنجش ، رنجیدگی .
-
آزگار
فرهنگ فارسی معین
(زَ یا زِ) (ق .) (عا.) کامل ، تمام ، دراز، طولانی .
-
زبیل
فرهنگ فارسی معین
(زَ یا زِ) [ ع . ] (اِ.) زنبیل ، سبد.
-
رزم آزمودن
فرهنگ فارسی معین
( ~. زْ یا زِ دَ) (مص ل .) جنگ کردن .
-
زوجات
فرهنگ فارسی معین
(زَ یا زُ) [ ع . ] (اِ.) جِ زوجه ؛ همسران .
-
زوش
فرهنگ فارسی معین
(زَ یا زُ) [ ع . ] (ص .) بندة فرومایه .