کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریسیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ریسیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) رشتن .
-
جستوجو در متن
-
کلن
فرهنگ فارسی معین
(کُ لَ) (اِ.) پنبة زده شده که آن را برای ریسیدن گلوله کرده باشند.
-
غاز کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص م .) پنبه یا پشم را برای ریسیدن آماده کردن .
-
کندش
فرهنگ فارسی معین
(کُ دِ یا کَ دُ) (اِ.) پنبة زده شده که آن را برای ریسیدن گلوله کرده باشند.
-
آغنده
فرهنگ فارسی معین
(غَ دِ) ( اِ.) 1 - گلولة پنبه ، پنبه گلوله کرده برای ریسیدن . 2 - نوعی از عنکبوت زهردار، رتیلا، رتیل .
-
غزل
فرهنگ فارسی معین
(غَ زْ) [ ع . ] 1 - (مص م .) ریسیدن . 2 - (اِ.) رشته ، ریسمان .
-
گاله
فرهنگ فارسی معین
(لِ) (اِ.) 1 - کیسة بزرگ جوال . 2 - پنبة زده شده که آمادة ریسیدن باشد.