کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریخته گر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ریخته گر
فرهنگ فارسی معین
( ~. گَ) (ص فا.) کسی که فلزات را ذوب کرده و در قالب می ریزد.
-
واژههای مشابه
-
آب ریخته
فرهنگ فارسی معین
(بِ تِ) (ص مر.) بی آبرو، آبرو رفته .
-
جستوجو در متن
-
سباک
فرهنگ فارسی معین
(سَ بّ) [ ع . ] (ص .) ریخته گر، زرگر.
-
صایغ
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . صائغ ] (اِفا.) 1 - زرگر. 2 - ریخته گر.