کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رِند و حقه باز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رند
فرهنگ فارسی معین
(رَ نْ) (اِ.) نک رنده .
-
رند
فرهنگ فارسی معین
(رِ نْ) [ معر. ] (ص .) 1 - زرنگ ، زیرک . 2 - بی قید، لاابالی . 3 - در تصوف ، کسی که باطنش سالم تر از ظاهرش باشد.
-
جستوجو در متن
-
مردرند
فرهنگ فارسی معین
(مَ دِ رِ) (ص .) آدم زرنگ و حقه باز.
-
طاسباز
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) 1 - قمارباز. 2 - حقه باز، شعبده باز.
-
مشعبد
فرهنگ فارسی معین
(مُ شَ بِ) [ ع . ] (اِفا.)شعبده باز، حقه باز.
-
آپارتی
فرهنگ فارسی معین
(ص .) بی شرم ، حقه باز.
-
چاخان
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (ص .) دروغگو، حقه باز.
-
حقه باز
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (ص فا.) 1 - شعبده باز. 2 - مکار، فریب دهنده .
-
بخوبر
فرهنگ فارسی معین
(بُ خُ. بُ) (ص .) حقه باز، بدکار.
-
چاچولباز
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) حقه باز، حیله گر.
-
سیاه بند
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (ص مر.) 1 - حقه باز.2 - تردست .
-
شارلاتان
فرهنگ فارسی معین
(رْ) [ فر. ] (ص .) حقه باز، شیاد، کلاهبردار.
-
قلابی
فرهنگ فارسی معین
(قُ لّ) (ص نسب .) 1 - تقلبی . 2 - مکار، حقه باز.
-
کلاهبردار
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ)(ص فا.)حقه باز، شارلاتان .