کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رِمُّ و توپ کِردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رم
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (اِمص .) ترس ، فرار.
-
رم
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) گلة چارپایان ، رمه .
-
رم
فرهنگ فارسی معین
(رِ) (اِ.) مخففِ ریم ، چرک .
-
رم
فرهنگ فارسی معین
(رَ یا رُ) (اِ.) گرداگرد دهان .
-
رم
فرهنگ فارسی معین
(رِ مّ) [ ع . ] 1 - (اِ.) آب آورد. 2 - کاه ریزه هایی که بر زمین قرار گیرد. 3 - مغز استخوان . 4 - (اِمص .) تری ، نمی .
-
رم دادن
فرهنگ فارسی معین
(رَ. دَ) (مص م .) ترساندن ، گریزاندن .
-
جستوجو در متن
-
اسپک
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ از انگ . ] (اِ.) ضربة محکم و سریع به توپ برای رد کردن توپ به محوطة حریف از روی تور، اسبک ، آبشار.
-
سانتر
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِمص .) 1 - ارسال توپ برای بازیکن خودی . (فوتبال ). 2 - بازیکنی که معمولاً جلوتر از دیگران بازی می کند و در پرتاپ توپ و پرش ها شرکت می کند. (بسکتبال ).
-
اسکواش
فرهنگ فارسی معین
(اِ کُ) [ انگ . ] (اِ.) نوعی ورزش دو یا چهار نفره با راکت و توپ مخصوص در سالنی کوچک که جای زدن توپ دیوارهای سالن است .
-
هند بال
فرهنگ فارسی معین
(هَ) [ انگ . ] (اِ.) نوعی بازی گروهی شبیه به فوتبال که توپ آن کوچک تر از توپ فوتبال است و با دست بازی می شود.
-
توپ و تشر
فرهنگ فارسی معین
(پُ تَ شَ) (مص ل .) (عا.) سخنان درشت و سخت .
-
بسکتبال
فرهنگ فارسی معین
(بَ کِ) [ انگ . ] (اِمر.) نوعی ورزش با توپ که در آن دو تیم پنج نفری در زمین مخصوص بازی می کوشند که توپ را با دست از حریف بگیرند و از یک سبد توری که بر پایه بلندی قرار دارد عبور دهند.
-
باروت
فرهنگ فارسی معین
[ تر - ع . ] ( اِ.) مخلوطی از نیترات پتاسیم ، گرد زغال و گوگرد که آن را در لولة تفنگ ، توپ و دیگر سلاح های آتشین می گذارند و نیز در آتش بازی به کار می برند.
-
تانک
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (اِ.) 1 - منبع بزرگ معمولاً استوانه ای جهت ذخیره مایعاتی مانند: آب ، نفت و ... 2 - از وسایط نقلیة جنگی زنجیردار که بدنة آن زره پوش و مجهز به توپ و مسلسل است .