کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رویهمچینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
روی هم
فرهنگ فارسی معین
(یِ هَ) (ق مر.) جمعاً، مجموعاً.
-
چینی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نوعی از گل نسرین .
-
چینی
فرهنگ فارسی معین
(ص نسب .) 1 - اهل چین . 2 - هر چیز ساخته شده در چین . 3 - ظروف آبگینه که در قدیم از چین می آوردند.
-
روی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) رو.
-
روی
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) فلزی خاکستری رنگ که از آن در ساختن ظروف استفاده می کنند.
-
روی
فرهنگ فارسی معین
(رَ وِ یّ) [ ع . ] (اِ.) آخرین حرف اصلی قافیه .
-
روی هم رفته
فرهنگ فارسی معین
( ~ هَ. رَ تِ) (ق مر.) کلاً.
-
هم
فرهنگ فارسی معین
(هَ مّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - اندوه ، حزن . ج . هموم . 2 - قصد، اراده . 3 - آن چه بدان قصد کنند. ؛~ و غم فرق بین هم و غم اصلاً در آن است که هم اندوه آینده است و غم اندوه گذشته و موجود.
-
هم
فرهنگ فارسی معین
(هَ) [ په . ] 1 - (ق .) نیز، همچنین . 2 - (پش .) در ترکیبات پیشوند اشتراک است : هم اتاق ، همراه ، همدل .
-
اسباب چینی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (حامص .) توطئه .
-
مقدمه چینی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (حامص .) ذکر مقدمه برای مطلبی یا انجام کاری .
-
روی آوردن
فرهنگ فارسی معین
(وَ یا وُ دَ) (مص ل .) 1 - توجه کردن . 2 - پناهنده شدن .
-
روی برتافتن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. تَ) (مص ل .) دوری کردن .
-
روی داشتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ)(مص ل .)وجهی داشتن ، روا بودن .
-
روی دیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) روا داشتن ، صواب دانستن .