کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روروک مخصوص بچه ها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اسکوتر
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ انگ . ] (اِ.) روروک ، چرخ پایی ، وسیلة بازی بچه ها با دو چرخ کوچک و یک دستة بلند و یک کف مستطیل شکل که با یک پا روی آن تکیه می کنند.
-
بچه باز
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) آن که تمایل به آمیزش جنسی با پسر بچه ها دارد.
-
اولاد
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) جِ ولد؛ فرزندان ، بچه ها.
-
عوالم
فرهنگ فارسی معین
(عَ لِ) [ ع . ] (اِ.) جِ عالَم . 1 - جهان ها. 2 - حالات مخصوص .
-
تی تی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) خمیری که آن را به شکل جانوران برای بچه ها درست می کنند.
-
آب درمانی
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (حامص . اِ.) معالجة بعضی بیماری ها با نوشیدن آب یا با نرمش های مخصوص در داخل آب .
-
ثبات
فرهنگ فارسی معین
(ثَ بّ) [ ع . ] (ص .) ثبت کننده ، کارمندی که نامه ها را در دفتری مخصوص ثبت می کند.
-
قایم موشک
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شَ) (اِمر.) = قایم باشک : نوعی بازی برای بچه ها که در آن چشم های یک نفر را می بندند و دیگران پنهان می شوند و او باید آن ها را پیدا کند.
-
غلک
فرهنگ فارسی معین
(غُ لَّ) (اِ.) = قلک : کوزة سفالی کوچک که بچه ها پول خرد را در آن پس انداز می کنند.
-
زونکن
فرهنگ فارسی معین
(زُ کَ) [ آلما . ] (اِ.) نام تجاری وسیله ای معمولاً مقوایی و ضخیم با میله هایی فنردار، مخصوص نگه داری سندها و اوراق اداری برای پیشگیری از پراکنده شدن آن ها، پَروَندن (فره ).
-
شکیات
فرهنگ فارسی معین
(شَ کّ) [ ع . ] (ص نسب . اِ.) ج . شکیه . شک کردن های نمازگزار در عدد رکعت ها یا در اجرای جزئی از اجزای نماز و آن را احکامی مخصوص است .
-
چاپ
فرهنگ فارسی معین
[ هند. ] (اِ.) نقش کردن نوشته ها و تصاویر روی کاغذ به وسیلة ماشین های ویژة این کار، طبع . ؛~ سنگی طبع نوشته ها و غیره به وسیلة تحریر بر روی صفحة مخصوص و انعکاس آن بر روی کاغذ. ؛~ سربی طبع نوشته ها و غیره به وسیلة حروف سربی . ؛~ مسطح طبع نوشته ه...
-
پستاندار
فرهنگ فارسی معین
(پِ) (اِمر.) رده ای از جانوران مهره دار خون گرم اغلب دارای بدن پوشیده از پشم یا مو به ویژه دارای غده های پستانی در ماده ها و معمولاً بچه زا. ج . پستانداران .
-
طرقه
فرهنگ فارسی معین
(طَ رَ قِّ) (اِ.) = ترقه : نوعی بازیچه برای بچه ها حاوی مقداری باروت که با آتش زدن منفجر شده و صدای زیادی می دهد.
-
مغبچه
فرهنگ فارسی معین
(مُ غْ بْ یا بَ چِّ) (اِمر.) 1 - بچة مغ . 2 - پسر بچه ای که در میخانه ها خدمت می کرد، باده فروش . ج . مغبچگان .