کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روح حیوانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ذی روح
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (ص مر.) دارای روح ، جاندار.
-
روح الامین
فرهنگ فارسی معین
(رُ حُ لْ. اَ) [ ع . ] (اِ.) جبرئیل .
-
روح القدس
فرهنگ فارسی معین
( ~. قُ دُ) [ ع . ] (اِمر.) 1 - روان پاک ، جبرئیل . 2 - اُقنوم سوم نزد مسیحیان .
-
سبک روح
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فا - ع . ] (ص مر.) 1 - خوشحال ، خندان . 2 - بی تکلف ، بی تکبر. 3 - چست ، چالاک . (?(سبکسار ( ~ .) (ص مر.) 1 - خوار، فرومایه . 2 - بی وقار. 3 - بی خرد.
-
سه روح
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ فا - ع . ] (اِمر.) موالید ثلاثه : جماد، نبات و حیوان .
-
گران روح
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) [ فا - ع . ] بدخوی ، بدمعاشرت . مق سبک روح .