کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روباه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
روباه
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) جانوری است پستاندار و گوشت خوار با دُمی بزرگ و پُرمو به رنگ - های سیاه ، زرد و یا سرخ .
-
جستوجو در متن
-
ثعلب
فرهنگ فارسی معین
(ثَ لَ) [ ع . ] (اِ.) روباه .
-
ثعالبی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (ص نسب .) فروشنده پوست روباه .
-
فنک
فرهنگ فارسی معین
(فَ نَ) (اِ.) جانوری است شبیه روباه که پوستش سرخ رنگ و قیمتی می باشد.
-
سمور
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ په . ] (اِ.) پستانداری است گوشت خوار کوچک تر از روباه با بدنی باریک و کشیده ، پوستش نرم و لطیف و گرانبهاست .
-
فرو
فرهنگ فارسی معین
(فَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پوستین ، پوستین روباه . 2 - جامه ای که از پوست جانوران سازند؛ ج . فِراء.
-
غال
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - غار، شکاف کوه . 2 - جای خواب گوسفندان در کوه . 3 - سوراخی در زمین که جانورانی مانند روباه و شغال در آن زندگی می کنند.