کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رها شده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عنان رها کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . رَ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) تاختن ، حمله کردن .
-
جستوجو در متن
-
مستخلص
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ لَ) [ ع . ] (اِمف .) رها شده ، خلاص شده .
-
مخلی
فرهنگ فارسی معین
(مُ خَ ل لا) 1 - (اِمف .) خالی شده . 2 - رها شده . 3 - جای خالی .
-
وارسته
فرهنگ فارسی معین
(رَ تِ) (ص مف .) 1 - فروتن ، خاضع . 2 - رها شده .
-
فارغ
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] 1 - (اِفا.)دست کشنده از کاری . 2 - (ص .) آسوده ، رها شده .