کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رنگین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رنگین
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (ص نسب .) ملون ، گوناگون .
-
واژههای مشابه
-
رنگین کمان
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ) (اِمر.) قوس قزح .
-
جستوجو در متن
-
شدکیس
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (اِ.) رنگین کمان .
-
دیبا
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) پارچة ابریشمی رنگین .
-
شاره
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (اِ.) دستار و چادر رنگین .
-
نوس
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) قوس قزح ، رنگین کمان
-
کرکم
فرهنگ فارسی معین
(کَ کَ) (اِ.) رنگین کمان .
-
گلدوزی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (حامص .) دوختن گل روی پارچه های رنگین .
-
آژفنداک
فرهنگ فارسی معین
(فَ)( اِ.) قوس قزح ،رنگین کمان .
-
بلغار
فرهنگ فارسی معین
(بُ) ( اِ.)پوست های رنگین دباغی شدة خوشبوی .
-
توبه
فرهنگ فارسی معین
(تَ بَ) (اِ.) رنگین کمان ، قوس قزح .
-
جاجیم
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نوعی فرش که از نخ های رنگین پنبه ای یا پشمی بافته می شود.
-
چاوله
فرهنگ فارسی معین
(لِ) (اِ.) گل صدبرگ که به غایت رنگین است .