کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رمیدگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نفر
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] (اِمص .) رمیدگی ، دوری .
-
نفرت
فرهنگ فارسی معین
(نَ رَ) [ ع . نفرة ] (اِمص .) بیزاری ، رمیدگی .
-
انزجار
فرهنگ فارسی معین
(اِ ز ِ ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) دوری کردن ، رمیدن . 2 - بیزار بودن ، 3 - (اِمص .) رمیدگی ، نفرت .
-
نفور
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) رمیدن ، دور شدن . 2 - حرکت کردن حاجیان از منی به سوی مکه . ؛ روز (یوم ) ~ روز 12 ذیحجه که حاجیان از منی به سوی مکه حرکت کنند. 3 - (اِمص .) رمیدگی .