کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رقابت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رقابت
فرهنگ فارسی معین
(رَ بَ) [ ع . رقابة ] (مص ل .) هم چشمی کردن .
-
جستوجو در متن
-
چشم وهمچشمی
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ هَ چَ) (حامص .) رقابت ، حسادت .
-
منافسه
فرهنگ فارسی معین
(مُ فَ سَ) [ ع . منافسة ] (مص ل .) هم چشمی کردن ، رقابت کردن .
-
تراست
فرهنگ فارسی معین
(تِ) [ انگ . ] (اِ.) اتحادیه ای مرکب از چند مؤسسة صنعتی یا مالی برای در دست گرفتن قیمت ها و کاستن از میزان رقابت ها.
-
تنافس
فرهنگ فارسی معین
(تَ فُ) [ ع . ] (مص ل .) رغبت کردن در کاری از روی رقابت و همچشمی به منظور پیشی گرفتن .
-
رقیب
فرهنگ فارسی معین
(رَ قِ) [ ع . ] (ص .)1 - نگهبان ، پاسبان . 2 - مراقب ، مواظب . 3 - در فارسی : رقابت کننده .
-
مناقصه
فرهنگ فارسی معین
(مُ قَ صَ یا ق ص ) [ ع . مناقصة ] (مص م .) کم کردن ، با هم رقابت کردن در کم کردن قیمت چیزی .
-
وزنه برداری
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) [ ع . ] (حامص .) 1 - برداشتن وزنه . 2 - نوعی ورزش که در آن ورزشکاران با بلند کردن وزنه هایی در وزن های مختلف با هم رقابت می کنند.
-
دربی
فرهنگ فارسی معین
(دِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - مسابقة اسب دوانی ویژة اسب های سه ساله . 2 - رقابت ورزشی همراه با تعصب بین دو تیم همشهری .
-
سرمایه داری
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (حامص . اِ.) 1 - قدرت سرمایه ها و سرمایه داران . 2 - نظام اقتصادی که در آن ابزار تولید و توزیع عمدتاً خارج از اختیار دولت و متعلق به گروه خاصی است که براساس رقابت و جلب نفع شخصی عمل می کنند.
-
ارز
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ په . ] (اِ.) 1 - بها، قیمت ، ارزش . 2 - پول خارجی ، پول بیگانه . ؛ ~ تهاتری ارزی که در قراردادهای پایاپا مبنای محاسبه قرار می گیرد. ؛ ~ یوزانس ارزی که پس از دریافت کالا حواله می شود. ؛ ~ دولتی ارزی که دولت از طریق بانک های مجاز و ب...