کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رسیدگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رسیدگی
فرهنگ فارسی معین
(رَ دِ) (حامص .) 1 - پختگی و پخته شدن میوه .2 - بلوغ . 3 - تحقیق و دقت در امری .
-
جستوجو در متن
-
بررسی
فرهنگ فارسی معین
(بَ رِ) (حامص .) رسیدگی ، تحقیق .
-
دادخواه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) کسی که به او ظلم شده و تقاضای رسیدگی می کند.
-
ستوربان
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) کسی که به امور چهارپایان رسیدگی می کند.
-
نضج
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ ع . ] (اِمص .) رسیدگی ، پختگی .
-
وارسی
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (اِمص .) بازرسی ، به دقت رسیدگی کردن .
-
دادرس
فرهنگ فارسی معین
(رِ یا رَ)(ص فا.) کسی که به دادخواهی رسیدگی کند.
-
دادگستری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) وزارتخانه یا اداره ای که به امور حقوقی و جزایی رسیدگی می کند.
-
سرکشی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (حامص .) 1 - نافرمانی . 2 - بازرسی ، رسیدگی .
-
بهداری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) وزارت یا اداره ای که عهده دار رسیدگی به امور بهداشت و سلامتی مردم است .
-
بازرس
فرهنگ فارسی معین
(رِ)(اِفا. اِمر.)کسی که مأمور رسیدگی به کارهای یک فرد یا یک مؤسسه و اداره است .
-
تمامی
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع - فا. ] (حامص .) 1 - به سر آمدن . 2 - رسیدگی ، رسایی .
-
دادخواست
فرهنگ فارسی معین
(خا) (اِمر.) عرضحال ، نوشته ای که به موجب آن از دادگاه تقاضای رسیدگی به امری می شود.
-
دادرسی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) 1 - به داد مظلوم رسیدن . 2 - رسیدگی به دادخواهی دادخواه ، محاکمه .