کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ربح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ربح
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] (اِ.) سود. ج . ارباح .
-
واژههای همآوا
-
ربه
فرهنگ فارسی معین
(رَ بَ یا بِ) [ ع . ربة ] (اِ.) مؤنث رب ، بتی به صورت زن ساخته شده .
-
جستوجو در متن
-
رباح
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (اِ.) جِ ربح ؛ سودها.
-
مرابح
فرهنگ فارسی معین
(مُ بِ) [ ع . ] (اِفا.) سود گیرنده ، ربح گیرنده ؛ ج . مرابحین .
-
سود
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - فایده ، نفع . 2 - ربح . 3 - حاصل ، محصول . 4 - فتح ، پیروزی .
-
نزول
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - فرود آمدن ، پایین آمدن . 2 - ربح ، سودِ پول .
-
مرابحه
فرهنگ فارسی معین
(مُ بِ حِ) [ ع . مرابحة ] (مص م .) 1 - سود دادن ، نفع دادن . 2 - ربح گرفتن .