کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رباب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رباب
فرهنگ فارسی معین
(رَ) [ ع . ] (اِ.) ابر، ابرسفید.
-
رباب
فرهنگ فارسی معین
(رَ یا رُ) [ ع . ] (اِ.) از آلات موسیقی زهی ، مانند طنبور که با دست یا آرشه نواخته می شود.
-
جستوجو در متن
-
شیشک
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) = شیشاک : رباب چهار تار.
-
گردنا
فرهنگ فارسی معین
(گَ دَ) (اِ.) 1 - سیخ کباب . 2 - گوشة عود و رباب و مانند آن که سیم ها را بر آن بندند و بگردانند تا ساز گوک شود. 3 - چوب چرخ چاه که گرد و طناب دلو را به آن پیچند و از آن گشایند ؛ ~ی چرخ (کن .) آسمان .