کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راه گشا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
راه و رسم
فرهنگ فارسی معین
(هُ رَ) (اِمر.) شیوه ، روش ، طریق .
-
رو به راه
فرهنگ فارسی معین
(بِ) (ص مر.) آماده ، مهیا.
-
کار راه انداختن
فرهنگ فارسی معین
(اَ تَ) (مص م .) انجام دادن کار.
-
جستوجو در متن
-
جهان گشا
فرهنگ فارسی معین
(ی ) ( ~. گُ) (ص فا.) کشورگیر.
-
نافه گشا
فرهنگ فارسی معین
( ~. گُ) (ص مر.) خوشبو، معطر.
-
کارساز
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) چاره جو، مشکل گشا.
-
کارگشا
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (ص فا.) مشکل گشا، چاره جو.
-
گره گشا
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گُ) (ص فا.) دارای توانایی یا امکان حل مشکل .
-
خنده
فرهنگ فارسی معین
(خَ دِ) [ په . ] (اِ.) حالتی در انسان که به سبب شادی و نشاط ایجاد شودولب ها و دهان گشا د گردند. ؛ از ~ روده بر شدن کنایه از: خندة شدید و ممتد کردن .
-
آجیل
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) میوه خشک مرکب از پسته ، بادام ، فندق ، تخمه و مانند آن . ؛ ~ مشکل گشا آجیلی مرکب از هفت جزء (پسته ، فندق ، مغز بادام ، نخودچی ، کشمش ، خرماخارک ، توت خشکه ) که برای رفع مشکل نذر کنند و بخرند و میان هفت نفر متدین تقسیم کنند.
-
عقده
فرهنگ فارسی معین
(عُ دِ) [ ع . عقدة ] (اِ.) 1 - گره . 2 - حالت سرخوردگی و کینه به علّت دست نیافتن به مطلوب مورد نظر. ؛~ دل غم دل ، غصة درونی . (?(عقده گشا ( ~ . گُ) [ ع - فا. ] (ص فا.) گره گُشا، مشکل گُشا.