کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راس الجدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رأس
فرهنگ فارسی معین
(رَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - سر. 2 - بزرگ و مهترِ قوم . 3 - واحدی برای شمارش چهارپایان . 4 - بلندی ج . روؤس (رئوس ).
-
رأس السرطان
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ لْ سَ رَ) [ ع . ] (اِمر.) بخشی از منطقة البروج به محاذات اول برج سرطان . ورود خورشید به این منطقه ، اول تابستان است .
-
رأس المال
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ) [ ع . ] (اِمر.) اصل سرمایه ، مایه .
-
واژههای همآوا
-
رأس الجدی
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ لْ ج َ دَ) [ ع . ] (اِمر.) بخشی از منطقة البروج به محاذات اول برج جدی . ورود خورشید به این منطقه برابر با اول زمستان است .
-
جستوجو در متن
-
مدار
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جای دور زدن و گردیدن . 2 - در اصطلاح جغرافیا عبارت از خطی است که سیارات به دور خورشید می پیمایند. ؛ ~ رأس الجدی مدار َ27 ْ23 عرض جنوبی کرة زمین که خورشید در روز اول دی ماه به آن عمود می تابد و منطقة معتدل جنوبی از پایین آن ت...