کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راست کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
راست کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ)(مص ل .) 1 - آماده شدن ، آماده کردن . 2 - ترتیب دادن . 3 - مُسخّر کردن . 4 - (عا.) میل کردن ، هوس کردن . 5 - مطابق کردن ، برابر کردن .
-
واژههای مشابه
-
پردة راست
فرهنگ فارسی معین
( ~) (اِمر.) از نواهای موسیقی .
-
راست آمدن
فرهنگ فارسی معین
(مَ دَ) (مص ل .) سازگار شدن ، هماهنگی یافتن .
-
راست راستکی
فرهنگ فارسی معین
(تَ)(ص مر.)حقیقی ، واقعی .
-
راست روده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (اِمر.) قسمت انتهایی رودة بزرگ که به مخرج ختم می شود، رودة مستقیم ، رکتوم .
-
راست بین
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) حقیقت بین .
-
راست خانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ یا نَ) (ص مر.) کنایه از: 1 - شخصی که با همه کس از قرار راستی و درستی و امانت و دیانت رفتار کند. 2 - هر چیز راست و درست .
-
جستوجو در متن
-
تعدیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) راست کردن ، معتدل کردن . 2 - (اِمص .) تقسیم کردن از روی عدالت . 3 - راست کار خواندن ، پارسا داشتن . 4 - کم کردن .
-
هج کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص م .) راست کردن ، برافراشتن .
-
گرد کردن
فرهنگ فارسی معین
(گِ. کَ دَ) (مص م .) 1 - جمع کردن ، فراهم آوردن . 2 - سر راست کردن ، روُند کردن .
-
تثقیف
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص م .) راست کردن ، بار آوردن .
-
آهیختن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ په . ] (مص م .) 1 - آهختن ، آختن ، برکشیدن ؛ بیرون کشیدن چیزی مانند شمشیر، تیغ . 2 - بلند کردن ، برافراشتن . 3 - صف کشیدن . 4 - راست کردن ، قائم کردن ، محکم کردن ، استوار کردن .
-
غفج کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (م مص .) جدا کردن شاخه های راست و نازک و دسته کردن آن ها تا سپس در لیف پیچند و در خاک کنند.