کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذی علاقه (عَ قَ یا قِ) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ذی حیات
فرهنگ فارسی معین
(حَ) [ ع . ] (ص مر.) دارای حیات ، زنده ، جاندار.
-
ذی جود
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (ص .) بخشنده ، سخی .
-
ذی حساب
فرهنگ فارسی معین
(حِ) [ ع . ] (اِمر.)1 - صاحب حساب . 2 - نمایندة وزارت دارایی در یک مؤسسة دولتی .
-
ذی حق
فرهنگ فارسی معین
(حَ قّ) [ ع . ] (ص مر.) دارندة حق ، برحق .
-
ذی ربط
فرهنگ فارسی معین
(رَ) [ ع . ] (ص مر.) دارای رابطه با موضوع مورد نظر.
-
ذی روح
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (ص مر.) دارای روح ، جاندار.
-
ذی شعور
فرهنگ فارسی معین
(شُ) [ ع . ] (ص مر.) دارندة شعور، صاحب ادراک .
-
ذی فقار
فرهنگ فارسی معین
(فِ) [ ع . ] (ص مر.) مهره دار.
-
ذی فن
فرهنگ فارسی معین
(فَ نّ) [ ع . ] (ص مر.) نک ذوفنون .
-
ذی نفع
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] (ص مر.) نفع داشتن در کاری .
-
ذی نفوذ
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ ع . ] (ص .) دارای قدرت ، متنفذ.