کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذِکر و دعا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ذکر
فرهنگ فارسی معین
(ذَ کَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - نر، نرینه . ج . ذکور. 2 - آلت تناسلی مرد.
-
ذکر
فرهنگ فارسی معین
(ذِ) [ ع . ] 1 - (مص م .)یاد کردن ، بیان کردن . 2 - (اِمص .) یادآوری . 3 - نام ، آوازه . 4 - شرح حال ، ترجمة احوال . 5 - پند،موعظه . ؛~ جمیل یاد نیکو. ؛ ~ خیر یاد نیکو. ؛ ~ جلی ذکری که صوفیان به آواز بلند ادا کنند. ؛~ خفی ذکری که صوفیان در دل ...
-
ذکر
فرهنگ فارسی معین
(ذُ) [ ع . ] 1 - (اِ.)یادگار.2 - حفظ . 3 - (اِمص .) تذکر، یادآوری .
-
ذکر سایر
فرهنگ فارسی معین
(ذِ رِ یِ) [ ع . ] (اِمر.) شهرت .
-
ذکر کردن
فرهنگ فارسی معین
(ذِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - یاد کردن ، نام بردن . 2 - بیان کردن . 3 - تسبیح گفتن ، تهلیل .
-
جستوجو در متن
-
ورد
فرهنگ فارسی معین
(و ) [ ع . ] (اِ.) 1 - ذکر، دعا. 2 - جزیی از قرآن که انسان هر روز و هر شب بخواند. ج . اوراد.
-
تسبیح
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) خدا را به پاکی یاد کردن . 2 - سبحان الله گفتن . 3 - (اِ.) در فارسی دانه های به رشته کشیده شده ای که هنگام ذکر و دعا در دست گیرند.