کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذوزنقهوجهی ششگوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بازالت
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) یکی از سنگ های آذرین که دارای سختی نسبتاً زیاد است . رنگ آن سیاه و لبة بریدگی هایش کُند است . این سنگ در دستگاه شش وجهی و متبلور می شود.
-
کلاه فرنگی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . فَ رَ) (اِمر.) اتاقی معمولاً گرد (شش لوزی یا هشت گوش ) که گرداگرد آن دارای درها یا پنجره هایی به سوی فضای آزاد و سقف آن از هر سو دارای سایبانی پیش آمده است .
-
گود
فرهنگ فارسی معین
(گَ یا گُ) 1 - (ص .) عمیق ، ژرف . 2 - (اِ.) جایی در زورخانه که به شکل های چهارگوش و شش گوش ساخته می شود برای انجام حرکات ورزشی یا کشتی .
-
گوشت
فرهنگ فارسی معین
(گُ وِ) = گوش . گویش : 1 - (اِمص .) گفتن ، گفتار. 2 - (اِ.) یکی از آوازهای شش گانه است که قدما آن را تشخیص داده اند، گواشت .
-
کوارتز
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ فر. ] (اِ.) ماده ای است به فرمول 2 Sio که دارای سختی بالنسبه زیاد است (سختی آن 7 است ) و بر روی شیشه خط می اندازد. شکل متداول آن منشور شش وجهی است که دو قاعدة آن دو هرم مسدس القاعده می باشد. کوارتز عنصر اصلی سنگ های آذرین اسید است . بلورهای ک...