کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
زه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ متر. معر. زیق ] (اِ.) کنارة چیزی .
-
زه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) 1 - (اِمص .) زاییدن . 2 - تراوش آب از درز چیزی . 3 - (اِ.) نطفه . 4 - بچه . 5 - چشمه .
-
زه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) چلة کمان .
-
زه
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (شب جم .) از ادات تحسین به معنی خوشا، آفرین .