کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیده وری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آسیب دیده
فرهنگ فارسی معین
(دِ)(ص مف .)صدمه دیده ، ضربه - خورده .
-
داغ دیده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص مف .) مصیبت زده .
-
شوخ دیده
فرهنگ فارسی معین
(دَ یا دِ) (ص مر.) بی شرم .
-
شوی دیده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص مر.) زنِ بیوه .
-
فراخ دیده
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دِ) (ص مر.) نک فراخ بین .
-
دیده بر کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ. کَ دَ)(مص ل .) چشم باز کردن ، بیدار شدن .
-
جستوجو در متن
-
وری
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (عا.) مهمل دری : دری وری . و این دو کلمه با هم به معنی حرف بی ربط و بی معنی و مزخرف است .
-
وری
فرهنگ فارسی معین
(وَ را) [ ع . ] (اِ.) 1 - خلق ، مخلوق . 2 - آفریده .
-
پیشه گانی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمص .) پیشه وری ، پیشه گری .
-
یک وری
فرهنگ فارسی معین
( ~. وَ) (ص نسب .) یک طرفی ، متمایل به یک جهت .
-
دری
فرهنگ فارسی معین
وری (دَ. وَ) (اِمر.) (عا.) سخنان بیهوده ، حرف های بی سر و ته .
-
نغل
فرهنگ فارسی معین
(نَ غَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) تباه گردیدن پوست در دباغت . 2 - تباه گردیدن زخم . 3 - بد شدن نیت . 4 - کینه ور گردیدن . 5 - تباهی انداختن میان مردم . 6 - سخن چینی کردن . 7 - (اِمص .) تباهی . 8 - سوء نیت . 9 - کینه وری . 10 - سخن چینی .