کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ديزل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دیزل
فرهنگ فارسی معین
(زِ) [ آلما. ] (اِ.) دستگاه موتورهای روغنی که به وسیلة «دیزل » آلمانی اختراع گردیده و در آن ها انواع روغن و نفت را به جای بنزین به کار برند.
-
جستوجو در متن
-
گازوئیل
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) روغن قابل احتراق برای موتورهای دیزل که از نفت استخراج می شود.
-
مازوت
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) یکی از هیدروکربورهای نفتی که در تصفیة خام پس از اتر و بنزین و نفت چراغ بدست می آید و چون سیاه رنگ است به نام نفت سیاه نیز موسوم است . این ماده ارزان ترین مادة سوختنی برای کورة حمام ها و تنور نانوایی ها و موتورهای دیزل می باشد؛ نفت سیاه...