کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوباره! پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تکرار
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - دوباره کردن . 2 - دوباره گفتن .
-
بازآفرینی
فرهنگ فارسی معین
(فَ) (حامص .) دوباره آفریدن چیزی .
-
تکریر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - کاری را دوباره انجام دادن . 2 - سخنی را دوباره گفتن . 3 - آوردن دو یا چند کلمه به یک معنی .
-
باز یافتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص م .) دوباره پیدا کردن .
-
واگردان
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (اِمص .) زیر و رو کردن ، دوباره گرداندن .
-
بازآمدن
فرهنگ فارسی معین
(مَ دَ) (مص ل .) دوباره آمدن ، برگشتن .
-
بازآوردن
فرهنگ فارسی معین
(وَ دَ) (مص م .) برگرداندن ، دوباره آوردن .
-
بازسازی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) دوباره ساختن آن چه از بین رفته یا خراب شده است و یا مطلوب و مناسب نیست .
-
بازگشایی
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (حامص .) دوباره فعال شدن اداره ، مؤسسه و مانند آن .
-
بازگو کردن
فرهنگ فارسی معین
(دَ)(مص م .) روایت دوبارة مطلب .
-
بازنویسی
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (حامص .) دوباره نوشتن ، از نو تحریر کردن .
-
تکرر
فرهنگ فارسی معین
(تَ کَ رُّ) [ ع . ] (مص ل .) دوباره شدن .
-
واچیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) برچیدن ، دوباره چیدن .
-
واگفتن
فرهنگ فارسی معین
(گُ تَ) (مص م .) بازگو کردن ، دوباره گفتن .
-
علم نو کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نُ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) دوباره نیرو گرفتن .