کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دهنة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لغام
فرهنگ فارسی معین
(لُ) (اِ.) لگام ، دهنة اسب .
-
لگام
فرهنگ فارسی معین
(لِ) (اِ.) دهنه ، دهانه ، افسار.
-
ادهان
فرهنگ فارسی معین
( اَ) [ ع . ] (اِ.) جِ دُهن ، دُهنه ؛ روغن ها، چربی ها.
-
آبخوری
فرهنگ فارسی معین
(خُ) (اِمر.) 1 - لیوان . 2 - شارب ، سبیل . 3 - نوعی از دهنة اسب که هنگام آب دادن بر دهانش زنند.