کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دمق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
دمغ
فرهنگ فارسی معین
(دَ مَ) [ ع . ] (ص .)(عا.)سرشکسته ، شرمسار.
-
جستوجو در متن
-
تولب
فرهنگ فارسی معین
(لَ) (ق مر.) مأیوس ، دَمق .
-
تو
فرهنگ فارسی معین
لب رفتن ( ~. رَ تَ) (مص ل .) مأیوس شدن ، دمق شدن .
-
تو
فرهنگ فارسی معین
لک رفتن ( ~. رَ تَ) (مص ل .) 1 - پر ریختن مرغ در فصل معینی از سال . 2 - مجازاً دمق شدن .