کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دلنشین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دلنشین
فرهنگ فارسی معین
(دِ. نِ) (ص فا.) 1 - خوش آیند، آن چه در دل نشیند. 2 - مؤثر.
-
جستوجو در متن
-
شکر
فرهنگ فارسی معین
(ش کَ) [ په . ] (اِ.) 1 - عصارة شیرینی که از چغندر قند یا نیشکر گیرند. 2 - کنایه از: سخن شیرین . 3 - در ترکیب با برخی واژه ها معنای خوش و دلنشین می دهد. مانند: شکر - خواب ، شکرخند، شکرلب .
-
گرم
فرهنگ فارسی معین
(گَ) [ په . ] (ص .) 1 - آن چه دارای گرماست ، ض د سرد. 2 - با محبت ، صمیمی . 3 - تندخو. ~4 - دلنشین ، دلچسب . ؛~ و سرد چشیده کنایه از: آن که تجربه های بسیار کرده و ورزیده شده .